نیو فولدور

آخرین مطالب

تنها ۸

يكشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۵:۰۶ ق.ظ

پر از تشویش و نگرانیم. جنس این تشویش فرق داره. دارم بالا میارم.

یکی داره تو گوشم میگه حسین حسین حسین شهیدا. اون یکی داره اذان میگه. یکی دیگه داره یه داستان سورئال مینویسه. 

من خودخواه نشدم. عجیب نیست؟ عجیبه. این من نیستم. گفتم نگو، بخواب. داشت اذیت می‌شد، درد داشت، گفت حرف بزنیم. خیلی مهمه؟ من کثافت خیلی مهمم؟ چه گوهیم؟ بقیه چی؟ بس نیست؟ گوشیو بذار کنار کپه مرگتو بذار. چه زود سحریو خوردن تموم شد. سحریو تو گوشی خوردم. تو گوشی خوابیدم. مامان تو صفحه چیکار میکنه؟ بسه دیگه حسین حسین! انگار عاشوراست ولی الان که رمضانه. من طاقتشو ندارم. چرا حرف نمیزنه؟ گریه میکنم، التماس میکنم حرف بزنه. نوحه علی اکبر چی می‌گه؟ من وقت نشناسم. من دلشو شکستم یعنی؟ دوست دارم دلشو بگیرم بغلم، نوازشش کنم. خیلی مظلومه. بیا بغلم، تو رو حسین.

پر از تشویش و نگرانیم.

  • ۹۸/۰۲/۲۹